ورکشاپ دو روزه تصویرسازی
روز دوم نیز طبق روال روز گذشته از ساعات اولیه ی صبح آغاز گشت و قرار بر این شد تا در روز دوم، مرحله ی کار روی استوری بورد از سر گرفته شود.
این روزها نام "خاویر زابالا" بین دوستداران هنر در ایران نامی شناخته شده است.
"خاویر زابالا" از پرکارترین و موفق
ترین تصویرگران معاصر به شمار می رود که کتا ب های او توسط ناشران مهم در سطح بین المللی چاپ شده اند. از سال ۲۰۰۳ تا کنون از او برای شرکت در نمایشگاه های بین المللی تصویرسازی دعوت میشود و بارها عنوان جایزه ی بهترین کتاب را از نمایشگاه های بین المللی مطرح جهان در کارنامه ی خود ثبت کرده است.
او به طور تخصصی در زمینه ی تدریس، ارایه ی کنفرانس، برگزاری میزگرد و ورکشاپ با دانشگاه های مختلف، مدارس بین
المللی تصویرسازی و مدارس هنر اروپا، امریکا و آمریکای جنوبی همکاری می کند.
سال گذشته ورکشاپ تصویرسازی او با هماهنگی و مدیریت
استودیوی هنرهای تجسمی سعید انصافی به همراه نمایشگاه یک روزه و نشست آزاد با هنرمند در گالری محسن برگزار شد.
برگزاری ورکشاپ سال گذشته قدم جدی در راستای برقراری
روابط فرهنگی میان این هنرمند با جامعه ی هنر در ایران بود. استودیو امسال نیز طبق روال سال گذشته ورکشاپ دو روزه
"خاویر زابالا" را به همراه نشست آزاد برگزار کرد.
روز اول ورکشاپ مصادف با سه شنبه بیست ونهم شهریورماه در استودیوی هنرهای تجسمی سعید انصافی برگزار شد. با توجه به سابقه ی برگزاری ورکشاپ در سال گذشته، فضای ورکشاپ شکل جدی تری به خود گرفته بود، چرا که افراد آشنایی بیشتری نسبت به هنرمند پیدا کرده و برای شرکت در ورکشاپ آماده تر بودند. موضوع ورکشاپ
«تصویرسازی داستان علی بابا و چهل دزد» برای رده ی سنی بزرگسال بود که از روز قبل اعلام شده بود. افراد از ساعات اولیه ی ورکشاپ کار خود را شروع کردند و "خاویر زابالا" با
همراهی مترجم خود سخنان خود را این گونه آغاز کرد:
« در این دو روز اصول طراحی یک کتاب تصویرسازی را با هم کار
می کنیم. مراحل تهیه ی استوری بورد، طراحی کاراکتر و پیدا کردن تکنیک مناسب، ابتدا کارمان را با طراحی کاراکتر اصلی داستان و کاراکتر ثانویه شروع می کنیم. در یک تصویر سازی، عناصری هستند که بسیار اهمیت دارند و در کنار آن عناصر ثانویه ای نیز هستند که فاقد آن اهمیت هستند و در واقع مثل نویز می مانند، کار یک تصویرگر آماتور، در ابتدا معمولا پر از این نویزهاست که تمرکز مخاطب را از بین می برد. برای رسیدن به یک تصویرسازی خوب باید عناصر مهم را در نظر بگیرید، اگر می خواهید در تصویرسازی خود واضح پیام رسانی کنید باید مراقب این نویزها باشید. بنابراین
خیلی مهم است که از همین ابتدا در استوری بورد بر سر این مسئله تمرکز داشته باشید».
برای شروع کار در ابتدا باید یک تحقیق بصری داشته باشیم، منظور
از این تحقیق بصری همان جستجوی خصلت های تصویری داستان است، این چیزیست که دقیقا به روش کار شما بستگی دارد. شاید فردا روی بعضی تکنیک ها کار کنیم تا مهارت
های شما را بسنجیم.
پس از اتمام سخنان
"خاویر زابالا" افراد کارشان را دوباره از سر گرفتند و طراحی کاراکترهایشان را پیش بردند. در نهایت ورکشاپ در ساعات پایانی بعدازظهر به اتمام خود نزدیک شد و آن ها نتایج کار
طراحی کاراکترهایشان را با "خاویر زابالا" در میان گذاشتند.
روز دوم نیز طبق روال روز گذشته از ساعات اولیه ی صبح آغاز گشت و قرار بر این شد تا در روز دوم، مرحله ی کار روی استوری بورد از سر گرفته شود.
"خاویر زابالا" ابتدا در مورد نحوه ی کار این گونه توضیح داد:
«استوری بورد دوکاربرد دارد، مهمترین کاربرد آن برای خودمان است. بدون یک استوری بورد
خیلی سخت می توان به اصطلاح یک کتاب را جمع کرد. از نظر من کار کردن روی یک استوری بورد خیلی هم خسته
کننده است ولی خیلی اهمیت دارد و پروسه و مسیر شکل گرفتن یک کتاب در استوری بورد است که اتفاق می افتد. دومین کاربرد استوری بورد هنگامی ست که می خواهیم به ناشر نشان دهیم کتابمان به چه شکل خواهد بود، البته گفتنی ست ناشری که با فضای کاری شما آشنا باشد نیازی به استوری بورد نخواهد داشت .چند نکته ی مهم برای کارکردن روی استوری بورد هست: اولین آن این است که هیچ وقت یک چیز مهم را در وسط
قرار ندهید! نکته ی مهم دیگر در مورد استوری بورد ریتم کتاب است، وقتی از ریتم صحبت می کنیم در واقع دو چیز مد نظرمان است: یکی ریتم بصری کتاب است و دیگری ریتم خواندن کتاب، در واقع سرعت ارایه شدن و خوانده شدن داستان. شما می توانید کاری کنید که خواننده کل داستان را تند تند بخواند و همچنین می توانید با انداختن مکث های مختلف سرعت خواند ه شدن را کم کنید. این زبان همان زبانی ست که در سینما هم به کار می رود، و در واقع به زبان سینما شبیه است. یکی از کارهایی که می توانید برای ارتقای کیفیت کاری خودتان انجام دهید دیدن فیلم های خوب و سینمای خوب است، در یک فیلم یک سکانس می تواند خیلی آرام باشد و یک سکانس با سرعت بیشتری داستان را پیش ببرد، در کتاب های مصور هم همان ریتم وجود دارد. نکته ی دیگری که درهنگام پیش تولید یک اثر باید بدانید، همان بحث رنگ است هرچند که خیلی از استوری بوردها به شکل سیاه وسفید کار می شوند ولی باز هم باید تصویرساز متوجه آن تنالیته
ی کل کار باشد، مثلا اگر در اولین صفحه رنگ قرمز غالب است در دومین صفحه باید رنگ نارنجی حضور داشته باشد.
اعتقاد دارم خیلی وقت ها بهترین داستان
هایی که تصویرسازی می شوند همان هایی هستند که خود تصویرگر داستان را نوشته باشد یعنی خود نویسنده تصویرگر هم باشد، چون ایجاد ارتباط یک نفر با خودش بسیار راحت تر است تا یک نفر با متن یک نویسنده ی دیگر، وقتی یک نفر خودش م ینویسد و خودش کار می کند راحت تر می تواند در فستیوال های مختلف آن را به ناشران بزرگ ارایه دهد.
برای حسن ختام این را می گویم که وقتی دارید روی یک پروژه کار می کنید فکر کنید این
آخرین کاری ست که دارید انجام می دهید و بعد از آن دیگر کار نخواهید کرد و بنابراین همه ی انرژی تان را روی آن کار بگذارید. باید با قلب تان کار کنید وگرنه به جایی نمی رسید و خودتان
هم لذتی نخواهید برد».
پس از اتمام سخنان "خاویر زابالا"،
افراد کار خود را شروع کردند و به طراحی استوری بوردهایشان پرداختند و نتایج کارشان را با او در میان گذاشتند، و در نهایت اتمام کار ورکشاپ
با طراحی کامل این استوری بوردها همراه بود.
روز سوم اختصاص داشت به بحث آزاد درباره اتفاقات اخیر تصویرسازی جهان که در صبح روز پنج شنبه سی ویکم شهریورماه با حضور "خاویر زابالا"، "سعید انصافی"، "مرتضی زاهدی"، "سحر بردایی" و جمعی از علاقه مندان در استودیوی هنرهای تجسمی سعید انصافی برگزار شد.
روز سوم اختصاص داشت به بحث آزاد درباره اتفاقات اخیر تصویرسازی جهان که در صبح روز پنج شنبه سی ویکم شهریورماه با حضور "خاویر زابالا"، "سعید انصافی"، "مرتضی زاهدی"، "سحر بردایی" و جمعی از علاقه مندان در استودیوی هنرهای تجسمی سعید انصافی برگزار شد.
در ابتدا "خاویر زابالا" بحث را این گونه آغاز کرد:
«توضیح دادن آنچه که سعید از من خواسته، اینکه چه اتفاقاتی اخیرا
در حرفه ام رخ داده، کمی برایم دشوار است. اول از چیزهایی که به یاد دارم شروع می کنم، اخیرا زیاد سفر کرده ام. آنقدر سفر کرده ام دارم که حتی تعدادی از کتابهایم را در سفر کار کرده ام. برای مثال به یاد که سال گذشته حدود چهارماه از خانه ام در مادرید به دور بودم.
نکت هی خوبی که سفر دارد این است که از زندگی روزمره می توان فاصله گرفت و در کشورهای مختلف نسبت به افراد فعال در حوزه ی نشر و همچنین مارک تهای مختلف تصویرسازی شناخت پیدا کرد و در نهایت هنگامی که به خانه برمی گردی کارهای زیادی برای انجام دادن داری. من معتقدم وقتی در خانه به سر م یبریم فقط یک درخت را می بینیم ولی وقتی سفر م یکنیم انگار داریم کل جنگل را می بینیم، به نظر من زندگی یک تصویرگر حرفه ای می تواند خیلی پرحجم و سنگین باشد، همیشه زمان محدودی داریم برای کار کردن روی یک کتاب یا هر پروژ هی تصویرسازی، به همین دلیل مثلا موقعی که ناشر از شما کتاب را می خواهد شاید مجبورید بگویید که هنوز حاضرنیست و شاید برای یک پروژه سال ها زمان نیاز باشد تا به ثمر برسد، ولی به هرحال من این خصوصیت را بسیار دوست می دارم و فکر می کنم در طول ورک شاپ هم عنوان کردم که برایم بسیار جذاب است به نظر من خیلی بهتر است که تصویرگر در اتمام پروژه اش تاخیر داشته باشد تا اینکه کارش در موعد مقرر به اتمام برسد، اما
نه به آن شکلی که باید ارایه شود. هیچ کس به درستی متوجه زمانی که یک تصویرسازیا هنرمند برای پروژ هاش گذاشته نخواهد شد، غیر از خود هنرمند که در واقع زمانش را به آن کار اختصاص داده است.
در نهایت وقتی تصویرگر کارش را ارایه م یدهد، دیگران از او نخواهند پرسید که چقدر زمان برای این کار گذاشت های؟ آن ها فقط خواهند
گفت که خوب است یا بد. با این حرف مقدمه ی سخنانم را به پایان می برم.